شنبه 15 آذر 1404
تاریخ : سه شنبه 30 مرداد 1380
کد 7

تخيّل و تمثيل در مديريت شهري-شماره یک

نوشتاری بر مبنای زاویه دید مدیران نسبت به مقوله شهر
 
امروزه واژه ­هاي "شهر" و "مديريت شهري" به كرّات در محافل گوناگون علمي و تخصصي مورد استفاده قرار مي گيرند. ليكن در جهت فرهنگ­سازي و كشاندن اين مفاهيم به ميان مردم، بايستي اقداماتي جدي صورت پذيرد. مطلب ذيل را شايد بتوان اقدامي هر چند ناچيز در اين زمينه قلمداد نمود:
بهتر است سخن را با شناسايي موقعيت "شهر" و سپس تعيين جايگاه خودمان كه مي­خواهيم از آن جايگاه به پديده شهر نظر بيفكنيم؛ آغاز نماييم.
اين موضوع از آن جهت حائز اهميت است كه ما هر فاصله­اي كه از سوژه(شهر) داشته باشيم، ميدان ديد افقي و عمودي خاصي خواهيم داشت. به عبارت ديگر، از فاصله دور كليات سوژه و از فاصله نزديك جزئيات آن را مشاهده مي­كنيم.
شهرنشيني پديده­اي است كم و بيش جبري كه فراروي ما قرار دارد. ما با سرعت غيرعادي به صورت تصاعدي شاهد افزايش نرخ شهرنشيني هستيم. شهرنشيني با مفاهيم و رنگ­هايي كه از دوران­هاي كهن و از دوران مدرنيسم و بويژه چالش هاي بعد از انقلاب صنعتي به خود ديده­است، امروزه به صورت موضوعي كاملاً پيچيده و درهم تنيده درآمده ­است. شهرنشيني؛ امروزه به دنبال توليد بيشتر، مصرف بيشتر و رفاه بيشتر است و شايد همه اينها واقعاً در يك جاهايي با هم تعارض داشته باشند.
حال بياييد جايگاه خودمان را نيز مشخص كنيم؟ ما در كجاي مقوله شهرنشيني قرار داريم؟ چه تأثيري از آن مي پذيريم؟ چه تأثيري بر آن ميگذاريم يا ميتوانيم بگذاريم؟!
اولين نكته قابل توجه اين است كه شهرنشيني، مقوله­اي بنام "شهرسازي" را در بطن خود پرورش داده و اين هر دو به مانند ساير ابداعات و مصنوعات بشري نيستند و تفاوت كلي با همه آنها دارند! شهرنشيني جاري و ساري است. شهرنشيني حركتي از زندگي روستايي به سمت زندگي در شهرها و ابرشهرها بوده و فرآيندي است كه روزي به سر خواهد رسيد! روزي نسبت شهرنشيني به روستانشيني به ­قدري افزايش خواهد يافت كه ما ديگر روستايي نخواهيم داشت، ولي شهرسازي چطور؟!
شهرسازي پروسه اي مداوم، تكراري، تكامل­يابنده و پويا ناميده شده است كه ظاهراً پاياني برايش متصور نيست. شهرسازي تحت تأثير مُد، فلسفه، تكنولوژي و ... تحولي پايان­ناپذير به خود گرفته و هر روز نو مي شود.
پس خلاصه مشكل را اينگونه مي­توان بيان كرد كه جايگاه ما ثابت نيست. و بدتر اينكه موضوع و سوژه(شهر) نيز سكون­پذير نيست. تصور كنيد شخصي با دوربين معمولي عكاسي بخواهد از هواپيماي در حال پرواز يا خودروي در حال حركت عكس بگيرد. بدون شك او نخواهد توانست. اين كار نياز به دوربين مجهز به امكانات حرفه­اي مثل امكان تعيين سرعت شاتر خواهد داشت تا در حداقل زمان نورگيري انجام شده و تصوير واضح ثبت شود.
شهرنشيني و شهرسازي، آن هواپيماي در حال پرواز است و ما آن عكاس بدون دوربين مناسب، كه در جايگاه مديريت و اداره شهر قرار گرفته­ايم! نه خودمان مجال درنگ داريم- چون در درون جريان هستيم و اساساً از آن جداشدني نيستيم- و نه اينكه سوژه را مي­توانيم جايي ثابت نگه داريم. به راستی چاره كار چيست؟
*تجهيز خودمان به وسايل و ابزار ممكنه و لازم*
ما مي­توانيم زاويه ديد و فاصله ديد خود را نسبت به سوژه تغيير دهيم. بايد ببينيم با چه ميدان وضوحي "تصوير" مي­خواهيم، تا به نسبت آن، فاصله را تعريف كنيم. و يا اصولاً بین محل استقرار ما و دوربين چه فاصله­اي است؟
ما اكنون در خود سوژه (شهر) هستيم. يعني فاصله ما و سوژه به­ قدري كم است كه آنرا به وضوح نمي­بينيم، مثالِ قرار دادن انگشت اشاره در فاصله­اي نزديك بين دو چشم، اين حقيقت را روشنتر مي­نماياند!
پس ما بايد از يك حداقل فاصله­اي برخوردار باشيم كه بتوانيم كليت موضوع را مشاهده نماييم. در مورد زاويه ديد نيز؛ چون سوژه خيلي وسيع و گسترده است، بهترين مكان استقرار دوربين، در فاصله­اي مناسب و در قسمت فوقاني سوژه خواهد بود تا بتوانيم به تمام جوانب آن تسلط يابيم. قرار دادن دوربين و خط ديد در امتداد افق باعث خواهد شد كه خيلي چيزها از منظر ما پنهان بمانند و اجزايي از سوژه جلوي ديده شدن اجزاي ديگر را خواهند گرفت.
حال بهتر است درباره جايگاه مقوله مديريت شهري درطيف گسترده­ي مسائل حوزه مطالعات شهري بينديشيم.
حول محور موضوع شهر، زيرعنوان­هايي مثل: مديريت شهري، اقتصاد شهري، جامعه­ شناسي شهري، جغرافياي شهري، حمل و نقل شهري و ... وجود دارند. بهتر است به اين پرسش جواب داده شود كه تقدم و تأخر در اين میان به چه ترتيب است و يا اصلاً وجود دارد يا خير؟ كدام جامع­تر و كدام اساسي­ تر است و ...
واقعيت اينست كه ما در ارتباط با موضوع شهر، بستري بنام "برنامه­ريزي شهري" داريم كه در آن با استفاده از بازوان توانمند مديريت شهري شناور هستيم. گواينكه پيوستگي شديد و الزامات مديريت و برنامه­ريزي هرگونه تقدم و تأخر و تفكيكي بين آنها را با مشكل مواجه مي سازد.
اصولاً برنامه ­هاي شهري با هر ميزان دقت و پشتوانه علمي که تهيه شده باشند، اگر فاقد بازوي مديريتي و ساز و كار اجرايي و عملي باشند موفق نخواهند بود. از سوي ديگر مترادف دانستن شهرسازی با برنامه­ريزي شهري هم باعث سردرگمي­هاي خاصي شده است كه تاثیر سوء آن را در حوزه مديريت شهري مي­بينيم. و اصولاً اينها مكمل همديگرند. وقتي يك سيستم (آيتم) يا سازمان، برنامه­اي را براي شهري تهيه مي­كند؛ مطمئناً بايستي آنقدر به برنامه­هاي خود ارزش و اعتبار بدهد كه پشتوانه اجرائي و عملي آنها را نيز طراحي و مهيا نمايد.(ادامه دارد...)
  • نوشته شده
  • در سه شنبه 30 مرداد 1380
  • ساعت 21
  • توسط مدیر سایت
  • ویرایش شده
  • در چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • ساعت 18
  • توسط مدیر سایت
نظرات شما
captcha refresh