یکی از مسایل مطروحه در حوزه مطالعات شهری بحث شهر اسلامی و شهرسازی اسلامی است.
یکی از مسایل مطروحه در حوزه مطالعات شهری بحث شهر اسلامی و شهرسازی اسلامی است. اینکه اساساً شهر اسلامی وجود خارجی دارد و یا ندارد و آیا در دنیای کنونی پرداختن به چنین موضوعی درفعالیت های توسعه و عمران و اداره شهرها تا چه اندازه ضروری و لازم است، بین صاحبنظران محل گفتگو و اختلاف نظر می.باشد. لیکن بسیار بدیهی می نماید که در چارچوب نظام اسلامی، فرهنگ اسلامی، دولت اسلامی و کلاً آموزه های اسلام، تمام گوشه و زوایای زندگی خصوصی و عمومی انسان مسلمان در حیطه حضور و ظهور اسلامیت واقع می شود. در حوزه شهرسازی از دیدگاه کالبدی، قوانین، نهادها، ارتباطات اجتماعی و ... موضوع اسلامیت قابل بحث و گفتگو می باشد. برخلاف آنچه که تاکنون بیشتر بدان پرداخته شده، شهرسازی اسلامی تنها در قوس و طاق و اشرافیت و سایه اندازی خلاصه نمی شود. البته موارد مذکور می بایست و ضروریست که در کنار سایر مقولات مهم مرتبط من جمله نهادها و رفتارهای اجتماعی و روابطی که قوانین مختلف در جامعه جاری می سازند به مورد بحث گذاشته شوند. به هر حال یکی از عناصر مورد مطالعه در شهر، فضاهای عمومی بوده و از منظر برنامه ریزی کاربری زمین نیز کاربری های عمومی را دربر می گیرد. سرویس های بهداشتی از جمله این کاربری های عمومی هستند که معمولاً در طرح های شهری به صورت فرمالیته پیش بینی می شوند ولی در عمل مورد بی توجهی واقع می گردند.
حال، گذشته از چارچوب های نظری علم شهرسازی واستانداردهای کاربری های شهری، این سئوال مطرح می شود که لزوم توجه به مسأله بهداشت عمومی و فردی از منظر اسلام و رعایت شئونات اخلاق اسلامی چه جای ابهام وتردیدی دارد تا مسئولین و مردم به این موضوع مهم به اندازه ای بی توجه و کم توجه شده اند که در شهر میلیونی تبریز با همه تعاریف و توصیفاتی که در مقام فرهنگ غنی مردمان آن و قدمت آن و.... می شود، حتی در مکان بسیار مهمی چون پایانه مسافربری برون شهری آن امکانات شایسته و ضروری سرویس بهداشتی به چشم نمی خورد چرا در شهری مثل اصفهان در تمام مساجد، محل های بازدید و ... سرویس های بهداشتی مجهز به آبگرم و مایع دستشویی همیشه در دسترس می باشد ولی در محدوده مرکزی شهر تبریز و در جدیدترین سرویس های بهداشتی اداری نیز نه مصالح مناسب استفاده شده و نه از مایع دستشویی خبری است. در تفرجگاه های تبریز از جمله ائل گولی و باغلارباغی نیز که با آن همه طمطراق تبلیغ می شوند و در این ایام تابستان گردشگران راه گم کرده سر از آنها در می آورند، از سرویس های بهداشتی و حتی آب مناسب خبری نیست حال خوانندگان گرامی قضاوت کنند؛ این چهره و این توصیفات زیبنده شهر اسلامی می تواند باشد؟ آیا این اوضاع با تعاریفی که ما از فرهنگ و رفتارهای اسلامی سراغ داریم و باید به آنها عمل نماییم سازگاری دارد؟ و آیا نباید دیگران به ما و به شهر ما و به پیروی نکردن ما از بدیهی ترین دستورات اسلام خرده بگیرند؟!