در جهان کنونی، تاثیرات شگرف علوم مختلف بر همدیگر و شکوفایی حیرت انگیز دستاوردهای پیوند علوم، انکارناپذیر است.
نظام شهرسازي و تكنولوژي اطلاعات(I.T)[1]
امروزه با توجه به كمبودهاي اساسي و ديرين، ضرورت تأكيد و توجه روي جنبه هاي فيزيكي شهرسازي يعني پروژه هاي عمراني امري انكار ناپذير است. به عنوان مثال، در تبريز بسياري از اين پروژه ها در تاريخ شهر بي سابقه اند و اهميت آنها بر كسي پوشيده نيست. با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه در سال هاي گذشته نيز اقداماتي صورت گرفته و طرح هايي به اجرا درآمده كه در حافظة تاريخي تبريز جايگاه ويژهاي يافته اند و در همان روزها به عنوان طرح هايي كه با تأخير 20 ساله ولي با شهامت و شجاعت در تبريز تحقق مي يابد از آنها ياد مي شد.
ليكن امروزه شاهديم كه برخي از همين پروژه ها و طرح ها در تعامل با واقعيات پويا و چرخندة شهر رنگ باخته اند و ايرادات اساسي كارشناسي بر آنها وارد مي شود. مصداق بارز اين طرح ها اجراي زيرگذرهاي متعدد با هدف تأمين رواني حركت، حذف تقاطع ها، افزايش سرعت و در نهايت تسريع حمل و نقل شهري مي توان ذكر كرد. هم اينك پس از بروز مشكلات فراوان در ضايع شدن حقوق عابران پياده و ايجاد خطرات جاني براي آنها، اين فلسفه و اين نوع نگرش به حمل و نقل شهري مورد ترديد جدي واقع شده و در نگاهي تازه و مجدد بر مسأله، بحث سلسه مراتب شبكة ارتباطي شهر، حداكثر سرعت مجاز در داخل شهر و……مطرح مي شوند.
بنابراين ملاحظه ميشود كه امكان دارد در سالهاي آتي نيز بحث هايي راجع به طرح هاي عمراني فعلي تبريز در محافل مختلف مطرح گردد و اين به واقع دور از انتظار نيست. حال گفته مي شود كه مي توان با استفاده از ابزارهايي به ظاهر ساده، پروژه هاي فيزيكي- عمراني شهر را هر چه بيشتر با واقعيات زندگي اقتصادي- اجتماعي شهر آشتي داده و ضريب موفقيت عملي آنها را در برطرف ساختن نيازهاي شهروندان بالا برد. اين ابزار چيزي نيست جز اندكي توجه به پروژه هاي ناديدني و شايد غير فيزيكي و هزينه كردن براي اينگونه طرح ها. از جمله چنين اقداماتي مي توان از پايه گذاري و ايجاد سامانه اطلاعاتي شهري ياد كرد.
خوشبختانه از شاخصه هاي خيلي خوب مديريت شهرداري در سالهاي اخير و در حال و هواي نگرش هاي شورايي، توجه و تأكيد ويژه بر “برنامه محوري“ و اولويت بندي و انجام هزينه هاي مختلف عمراني در شهر بر مبناي برنامه هاي از پيش تدوين شده است. بر اين اساس مي توان گفت گام نخست در نگرش نظام مند به طرح هاي شهري و پروژه هاي عمراني برداشته شده، ليكن آنچه باقي است پشتوانة كارشناسي اين طرح ها و برنامه ها مي باشد.
چنين ضمانتي و پشتوانه اي تنها در ساية توجه به مقولة آمار و اطلاعات به عنوان ركن ركين برنامه ريزي و استفاده صحيح از داده هاي صحيح در تنظيم و تأمين درون داده هاي سيستم مديريت شهرداري است. پس عليرغم اينكه برنامه و برنامه ريزي في نفسه اموري مطلوب تلقي مي شوند اما هر گاه مباني اطلاعاتي منجر به برنامه ريزي و برنامه(طرح) و پايه هاي اطلاعاتي برنامه ريزي براي اجراي طرح مخدوش بوده باشد به همان ميزان از اهميت و روايي برنامه ها و طرح ها كاسته شده و آنها را در ميان مدت و بلند مدت با انتقادهاي كارشناسي روبرو خواهد ساخت.
در عصر حاضر، عنصر اطلاعات(Information) در دو زمينة برنامه ريزي(Planning) و مديريت(Management) كاركردي انكار ناپذير يافته و اين به واقع چيزي فراتر از تعريف و توصيف ظاهري، ايستا و منجمد مسايل و پديده هاي شهري است. در حوزة برنامه ريزي، استفادة مطلوب از اطلاعات منتهي به پيدايش و تكامل مقولة مدل سازي(Modelling) شده كه تجسم واقعيات عملكردي و كالبدي شهرها را براي برنامه ريزان و طراحان شهري قابل درك و ملموس تر نموده است. در حوزة مديريت نيز توسعة سيستم هاي اطلاعات مديريت (M.I.S)[2]نويد بخش كنترل و نظارت مطلوب بر مجموعه ها، سازمان ها و در سطح وسيع تر و پيچيده تر شهرها در راستاي تخصيص بهينة منابع به جهات توسعة مورد نظر شهري شده است.
با اين مقدمة نسبتاً طولاني به اين نكته اشاره مي شود كه نظام شهرسازي در كشور ما به اجمال تشكيل شده است از مجموعة قوانين، مقررات و دستورالعمل ها از يك طرف و مجموعه اي از نهادها و سازمان هاي ريز و درشت دولتي، خصوصي و عمومي از سوي ديگر. اين دو مجموعه در حقيقت و به ترتيب بيانگر سازوكار نرم افزاري و سخت افزاري نظام شهرسازي در ايران هستند. بر پيكرة كلي اين نظام در طول زمان كنده كاريها و حذف و اضافاتي صورت گرفته و آن را تبديل به موجودي با چند سر(مغز) چندين دست و پا و تعداد معتنابهي اعضاي ديگر نموده است. تأثير پيدايش و تغيير شكل اين نظام نامتوازن و ناهماهنگ در مسير تاريخچة 40 سالة برنامه ريزي براي شهرها در ايران به صورت ناهنجاري هاي اقتصادي- اجتماعي- كالبدي و عملكردي در تمامي شهرها به ويژه شهرهاي عمدة كشور به وضوح قابل مشاهده بوده و هست. حاشيه نشيني، كمبود فضاهاي عمومي، فقر زيرساخت هاي شهري، تخلفات ساختماني و … از جملة جلوه هاي عينيت يافته و علايم باليني بيماري هاي نظام شهرسازي كشور است كه از آن با عنوان عقب ماندگي شهريت و شهرگرايي در مقابل شهرنشيني مي توان تعبير نمود. اين وضعيت، دشوار بودن اعمال كنترل بر توسعة شهري را بيان ميدارد.
در هر حال به نظر مي رسد راه حل يا راهكارهاي اصلاحي براي اين امر دور از دسترس و دور از توان نباشد. ذيلاً دو مورد طرح ميشود:
1- اصلاح قوانين و مقررات؛
قوانين و مقررات شهرسازي مجموعاً به عنوان زير سيستمي از نظام كلان برنامه ريزي و برنامه ريزي شهري كشور را تشكيل ميدهند. اين قوانين به مثابه هر سيستم ديگري بايستي داراي محدوده و مرز زماني مشخصي مي بودند. علي ايحال نامحدود بودن قوانين شهرسازي به لحاظ زماني و يكسان نگري آنها از منظر محدوده هاي فيزيكي عموماً باعث بروز دشواري هاي اساسي در نظام فعلي شهرسازي شده است. تغيير و اصلاح اين قوانين و از همه مهم تر يكپارچه سازي حقوق شهري در كشور ضمن زمان بُر بودن، به لحاظ حقوقي نيز مشكلاتي در بر دارد و بعيد است كه در كوتاه مدت چنين تحولي صورت پذيرد. اين سيستم وارة تقريباً راكد، امروزه در چالش عدم پاسخگويي به نيازهاي جديد شهرنشيني و شهرسازي دچار آنترپي و گسست عملكردي شده و در يك موضع انفعالي به تعادل ايستا رسيده است؛ تعادلي كه حكايت از تسليم در برابر واقعيات پويا و زندة زندگي شهري دارد.
2- ياري گرفتن از دانش روز؛
يكي از محصولات قسمت نخست نظام شهرسازي كشور كه فوقاً بدان اشاره گرديد، طرح هاي توسعة شهري است. مبناي اين طرح ها بر اطلاعات نهاده شده و چارچوب كلي آنها به صورت «جمع آوري و تدوين اطلاعات وضع موجود- تجزيه و تحليل- اراية پيشنهادات» قابل بيان است. با ذكر اين نكته كه اطلاعات عموماً در ايران ناقص توليد مي شود و ناعادلانه توزيع مي شود و اينكه سهم قابل توجهي از توان مالي كارفرمايان و توان فكري و زمان سيستم هاي مهندسين مشاور صَرف فاز اول اين طرح ها(شناخت وضع موجود) مي شود، در خواهيم يافت كه تأخيرهاي اطلاعاتي طرح هاي توسعه شهري در ايران يكي از عوامل مهم ناكارآمدي آنهاست.
بر اين مبنا مي توان گفت؛ ايجاد تحول در نظام جمع آوري، فرآوري و اراية اطلاعات يكي از مسيرهايي است كه به ظهور و بروز تغييرات ماهيتي در ساختار برنامه ريزي براي شهرهاي كشور منتهي مي شود. و به واقع ما بايد در زمينة تأمين نيازهاي اطلاعاتي برنامه ريزي در ميان مدت به هدف توليد اطلاعات به عوض جمع آوري اطلاعات دست يابيم.
انديشة توليد اطلاعات همزمان با انجام فعاليتها در بستري تحقق مي يابد كه امروزه تحت عنوان تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات از آن ياد مي شود. اين بستر ذاتاً داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است كه بسياري از دشواي هاي نظام شهرسازي را قابل رفع مي نماياند.
يكي از محورهاي اساسي و تعيين كنندة تأثيرگذاري تكنولوژي اطلاعات را مي توان در دگرگون سازي و واژگون سازي مفاهيم طرح هاي شهري از جمله طرح تفصيلي جستجو كرد. در واقع پس از اينكه زمينه سازيهاي اصلي براي استقرار و ايجاد سامانه هاي اطلاعاتي شهرها (و هر شهر) صورت گرفت، حجم عظيمي از فعاليت هاي مرتبط با تهية طرح تفصيلي براي شهرها براي يكبار و براي هميشه انجام پذيرفته و اساساً اين طرح ها به اسنادي شناور و با درجة انعطاف پذيري نسبتاً بالا در ارتباط با عملكردهاي اجتماعي- اقتصادي- كالبدي شهرها بدل خواهند شد.
بنابراين:
در عصري كه بتوان دنياي پيچيدة شهرها را با هزاران مؤلفة متداخل و در هم تنيده با استفاده از ابزارهاي تكنولوژيكي و بسترهاي نسبتاً هوشمند اطلاعاتي در يك شبيه سازي هيجان انگيز، مقابل چشمان حيرت زدة برنامه ريزان و مديران شهري به تصوير كشيد؛ ديگر جايي براي سخن گفتن از طرح هاي منجمد و انسان گريز شهري كه همواره هدف برنامه ريزي براي ساختمان ها و اتومبيل ها را تعقيب نمودهاند باقي نخواهد بود.
رضا پاك نهاد
فوق ليسانس شهرسازي
از دانشگاه تربيت مدرس تهران
معاون سيستم اطلاعات جغرافيايي (G.I.S)
سازمان آمار و فنآوري اطلاعات شهرداري تبريز
دي 1382
1- Information technology
2- Management information systems

ادامه در صفحه بعد.....