شنبه 15 آذر 1404
تاریخ : جمعه 26 خرداد 1396
کد 13

درآمدی بر مفهوم بهره وری در مدیریت شهری

در فقدان ساختار یکپارچه مدیریت شهری، تعدد مراکز تصمیم گیری و اجرا در حوزه مسائل اجتماعی، آموزش، بهداشت و تفریح به حدی زیاد می شود که عملاً بودجه های تخصیص یافته در برنامه های توسعه و سالانه به جای تمرکز به رفع نیازها، بیشتر در خدمت "عملکرد" سازی برای دستگاه های اجرایی در حوزه های یاد شده قرار می گیرد. وظایف دستگاه ها در این حوزه ها؛ غیرشفاف، متداخل و بی هدف و خروجی تعبیه شده اند و در یک کلام هیچ رابطه مشخص و سیستماتیکی بین برنامه ها و اقدامات حوزه مذکور از طرف دستگاه های مختلف مشاهده نمی شود.
شهر در یک اکوسیستم معنی و مفهوم پیدا می کند. تا یک حدی شهر و محیط اطراف به تعامل برنامه ریزی شده شاید نیاز نداشته باشند. اما با گذشتن اندازه فیزیکی و جمعیتی شهر از یک آستانه مشخص، بدون توجه به مفهوم "منطقه شهری" شهر مذکور همیشه در معرض تهدیدهای زیست محیطی خواهد بود. برنامه ریزان و مدیران توسعه شهری باید با لحاظ ظرفیت های اکولوژیکی هر شهر با پیرامون آن نسبت به تعریف اندازه توسعه و نقش شهر و سمت و سوی شکوفایی شهر اقدام نمایند. بی توجهی به محیط زیست قطعاً به پیدایش باتلاقی برای زندگی آرام و بی دغدغه شهری دامن خواهد زد و به هر میزان شدت یابد، تمام منابع مالی و ... شهر را خواهد بلعید، بدون آنکه تغییری یا افزایشی در شاخص های بهبود کیفیت زندگی شهری پیدا شود.                   
امروزه کاهش محسوس منابع انرژی و نهاده های پایه تولید، اشتغال و افزایش ثروت ملی، ضرورت تحصیل حداکثر فایده را از حداقل سرمایه گذاری در عموم بخش ها ایجاب می نماید. بنابراین هنر مدیریت امروزه شهرها که با هدف توسعه پایدار و توزیع فرصت های عادلانه شکوفایی تعقیب می گردد، قطعاً توجه به مقوله بهره وری و نهادینه کردن آن در ارکان برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها و اقدامات اجرایی است. در این چارچوب فکری، "توسعه به هر قیمتی" ارزش محسوب نشده و از الزامات تداوم توسعه شهری در ابعاد اقتصادی که تحریک کننده سایر بخش ها می باشد، به حداکثر رساندن بهره وری است. امّا چون فعلاً مکانیزم های پایش و ارزیابی مناسبی طراحی و تعبیه نشده اند، مقوله بهره وری بیشتر جنبه تشریفاتی و کیفی به خود گرفته است.
          از سوی دیگر، قطعاً یکی از دلایل عمده گران تمام شدن کالاها و خدمات در شهرهای ما فقدان زیر ساخت های ارتباطی متوازن کشوری و منطقه ای بوده و در داخل شهرها از جمله عوامل تشدید کننده آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، عدم رعایت سلسله مراتب شبکه ارتباطی می باشد. سفرهای درون شهری طولانی که از عمده دلایل آن عدم توازن شبکه ارتباطی و فقدان طراحی هندسی در معابر شهری می باشد، سالانه میلیون ها و بلکه بیشتر از محل مصرف بی رویه سوخت و صرف زمان و استهلاک خودروهای شخصی و عمومی به اقتصاد ملی ضرر می رساند. در این بین، فقدان کارهای پشتوانه ای فرهنگی برای اقدامات فنی در ارتباط با توسعه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، کماکان انبوهی از شهروندان را در شرایط پیش گفته مجبور و ترغیب به پیگیری حضوری مطالبات خود از دستگاه های اجرایی می نماید.
در فقدان ساختار یکپارچه مدیریت شهری، تعدد مراکز تصمیم گیری و اجرا در حوزه مسائل اجتماعی، آموزش، بهداشت و تفریح به حدی زیاد می شود که عملاً بودجه های تخصیص یافته در برنامه های توسعه و سالانه به جای تمرکز به رفع نیازها، بیشتر در خدمت "عملکرد" سازی برای دستگاه های اجرایی در حوزه های یاد شده قرار می گیرد. وظایف دستگاه ها در این حوزه ها؛ غیرشفاف، متداخل و بی هدف و خروجی تعبیه شده اند و در یک کلام هیچ رابطه مشخص و سیستماتیکی بین برنامه ها و اقدامات حوزه مذکور از طرف دستگاه های مختلف مشاهده نمی شود.

* نشر دوم:  تیرماه 1396 در شماره 68 از سال هشتم مجله تن و روان به چاپ رسیده است.   دانلود فایل
** نشر سوم: بهار  1401 در شماره 3(13 پیاپی) مجله تجربه و شهر.     دانلود فایل


 


 




  • نوشته شده
  • در جمعه 26 خرداد 1396
  • ساعت 20
  • توسط مدیر سایت
نظرات شما
captcha refresh